شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

اولین حرف در این دفتر شعرم این است
که زمین منتظر باران است

حقوق تمامی مطالب این وبلاگ متعلق به
"شبنم نادری "می باشد و استفاده بدون ذکر منبع مجاز نیست.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۰۲
مهر

به دنیا آمدم من در شب تاریک پاییزی
و از آن لحظه من
با او رفیق و یار می باشم ...
طلوع آفتاب اش را
غروبش را
و رنگ برگ هایش را
که زیر پای هر دلخسته ای فریاد می دارد . دوست می دارم
.
و بارانی که عاشق می کند تنهای تنها را
تمامش را
تمامش را .
تماما دوست می دارم ...
کنون عمری است با پاییز
رفیقی مهربان و دوستی دیرینه می باشم ... .
شبی که باد و باران بر سر غم های من می ریخت
.
خودش آمد به گوشم گفت:
. "می آیم ...
دلت را رنگ
خواهم کرد..."
.
و از آن شب
همیشه عطر باران آوری من را به یاد او می اندازد...
.
تمام فصل هایم را گرفته رنگ کرده داده دست باد
تمام روزهایم را
تمام لحظه هایم را
تمام... .
..
.

و باران
هر زمان می بارد از بالای ابر سرکش مغرور
دلم دلگیر
.
و چشمم منتظر بر ردپای اوست ... خودش گفته ست "میآید"!!! .

#شبنم_نادری #باران
#شعر
#پاییز
#باران

  • شبنم نادری(باران)
۰۲
مهر



آمدم تا به سوی دکـــانت
باز هم با بهانه هاے جدیــــد
صد بهانه به شوق دیدن "تو"
یـــک بهانه فقط برای "خـــریـــد"
با چـــه شوقی به سویت آمـــدم و
خنـــده بر لب ، دلـــم پر از امیّـــــد
به در بسته می خورم هـــــر بار
زیر پایـــم بسے چمن روییــــد
تو چــــو خرمای بر نخیلے و
دستـــهایم به شاخه ات نرسیـــد
کاش آن قلب سنگے ات یکـــبار
اضطراب دل مـــرا می دیــــد
حال و روزم نزار شد وقتے
اشـــک آمد به گونه ام لغزیـــد
یوسفے تو و من زلیخایــــــم
زلف من در فراق گشته سپیــــــد
میکنی از وصال من پرهیز
مے دهی تو هزار وعده ، وعید
من نخواهم که بگذرم از تو
هیچ، اصلا...نه ....نیستم نومیـــد
صبح فردا دوباره می آیــم
با طلوع دوباره خورشیــــد


#شبنم_نادری
#باران
#عاشقانه

  • شبنم نادری(باران)