قاصد
سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ
قاصد
کوله پشتی و وصیت نامه اش را به من دادند تا خبر شهادت اش را به خانواده اش برسانم.
- « آقا دنبال این آدرس می گردم. منزل آقای سبحانی...؟»
پیرمرد با تعجب اول یک نگاه به من و بعد نگاهی به آدرس انداخت.
- «خونشون از اینجا رفته. دیگه نیستن. رفتن سفر.»
- « کی رفتن؟ کجا رفتن؟ خبر مهمی واسشون دارم.میشه آدرس جدیدشون رو بدید.»
- « تازه رفتن. چند شب پیش. همهشون باهم رفتن. بعد از آژیر قرمز . آدرس و بنویس .
بهشت زهرا. مزار شهدا. قطعه ی ....»