۰۶
خرداد
من از دیار حبیبم...
جاذبه خاک به ماندن می خواند و آن عهد باطنی به رفتن عقل به ماندن می خواند و عشق به رفتن و این هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان در آوارگی میان عقل و عشق معنا شود، رشد یابد و انتخاب کند.
و حتی بیاموزد که چگونه انتخاب کند. عاشق شود و عقل را تسلیم عشق نماید. عاشق که باشی ،انتخابت هم خدایی می شود . آنقدر خدایی که می توانی حبیب خدا شوی ، بال در بیاوری و پرواز کنی و بنشینی درست در میان قلب قرآن...و خدا آنقدر عاشق عشق ات شود که داستان حبیب خود را را برای حبیب اش باز گوید.
«ای حبیب من داستان مردم قریه را برایشان مثال بیاور»