شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

اولین حرف در این دفتر شعرم این است
که زمین منتظر باران است

حقوق تمامی مطالب این وبلاگ متعلق به
"شبنم نادری "می باشد و استفاده بدون ذکر منبع مجاز نیست.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

تشنه و گرسنه

جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ب.ظ

تشنه و گرسنه

مثل یک  آدم گرسنه  و تشنه بود. گرسنه ای که نه پول خرید غذاداشت و نه آب در دسترس اش بود . 

زن ها و دخترها  هم  مثل پرس های غذای خوش بو و خوش رنگ  از جلوی نگاهش عبور می کردند. هر روز می گذشت و او گرسنه تر و تشنه تر می شد. رنگها و بو های خوش او را به ولع می انداختند. دلش می خواست فقط یک ناخنک کوچک به یکی از غذاهای رنگارنگ و خوشبویی که مدام از جلوی چشمانش رد می شد بزند. هر وقت یک دختر زیبا با آرایش های غلیظ و عشوه های آنچنانی به مغازه اش می آمد ضعف تمام وجودش را می گرفت و دست و پاهایش سست می شد. گرسنگی بدجوری عذابش می داد.  خیلی خودش را کنترل کرد اما دیگر طاقت نیاورد. آن شب آن دختر آخرین مشتری مغازه اش بود که وارد شد و دیگر بیرون نرفت.


پ ن: برگرفته از کتاب مستوره/ داستانک های حجاب و عفاف/ شبنم نادری/ انتشارات تلاوت آرامش

  • شبنم نادری(باران)

داستانک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی