بهانه
چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ب.ظ
آمدم تا به سوی دکـــانت
باز هم با بهانه هاے جدیــــد
صد بهانه به شوق دیدن "تو"
یـــک بهانه فقط برای "خـــریـــد"
با چـــه شوقی به سویت آمـــدم و
خنـــده بر لب ، دلـــم پر از امیّـــــد
به در بسته می خورم هـــــر بار
زیر پایـــم بسے چمن روییــــد
تو چــــو خرمای بر نخیلے و
دستـــهایم به شاخه ات نرسیـــد
کاش آن قلب سنگے ات یکـــبار
اضطراب دل مـــرا می دیــــد
حال و روزم نزار شد وقتے
اشـــک آمد به گونه ام لغزیـــد
یوسفے تو و من زلیخایــــــم
زلف من در فراق گشته سپیــــــد
میکنی از وصال من پرهیز
مے دهی تو هزار وعده ، وعید
من نخواهم که بگذرم از تو
هیچ، اصلا...نه ....نیستم نومیـــد
صبح فردا دوباره می آیــم
با طلوع دوباره خورشیــــد
#شبنم_نادری
#باران
#عاشقانه