۰۲
مهر
به دنیا آمدم من در شب تاریک پاییزی
و از آن لحظه من
با او رفیق و یار می باشم ...
طلوع آفتاب اش را
غروبش را
و رنگ برگ هایش را
که زیر پای هر دلخسته ای فریاد می دارد . دوست می دارم
.
و بارانی که عاشق می کند تنهای تنها را
تمامش را
تمامش را .
تماما دوست می دارم ...
کنون عمری است با پاییز
رفیقی مهربان و دوستی دیرینه می باشم ... .
شبی که باد و باران بر سر غم های من می ریخت
.
خودش آمد به گوشم گفت:
. "می آیم ...
دلت را رنگ
خواهم کرد..."
.
و از آن شب
همیشه عطر باران آوری من را به یاد او می اندازد...
.
تمام فصل هایم را گرفته رنگ کرده داده دست باد
تمام روزهایم را
تمام لحظه هایم را
تمام... .
..
.
و باران
هر زمان می بارد از بالای ابر سرکش مغرور
دلم دلگیر
.
و چشمم منتظر بر ردپای اوست ... خودش گفته ست "میآید"!!! .
#شبنم_نادری #باران
#شعر
#پاییز#باران