از فنجان های دلم
بیا و یک جرعه
دلتنگی ام را بنوش .
...
باور کن این قهوه ی قجری نیست .
نه میخواهم در قفس دلتنگی ام حبس ات کنم ،
و نه میخواهم
در ته فنجان ات
فالت را ببینم...
فقط میخواهم
به بهانه ی نوشیدن این فنجان
که پر از
اشتیاق داشتن توست ،
فقط دمی ...
فقط دمی...
فقط دمی
سرت را بالا بگیری
و از دلتنگی ام بنوشی و
کنار من بنشینی .
فقط دمی....
#شبنم_نادری #باران
از کتاب ؛
#این_شعرها_نباید_پخش_شود
@shabnamnadery
.
.
.
درد نبودن تو را .
فقط این شعر های سپید
که روی کاغذهای سفید می آیند، .
التیام می دهند .
درست از وقتی که .
سیاهی نبودنت
چشمم را تار کرده است.
.
#شبنم_نادری #باران ☔
.
#شعر_فارسی
#شعر_سپید
دستت را به من دادی
دلت را به دیگری
این تقسیم " عادلانه " ی
محبتت بود .
#شبنم_نادری#باران☔
.
از کتاب در حال چاپ:
.
#دوست_داشتن_با_طعم_شکوفه_های_گیلاس
عاشقیسم
از میان تمام ایسم های دنیا
فاشیسم
ناسیونالیسم
فمنیسم
و...
من پیرو مکتب
عاشقیسم هستم
از شنبه...
گفتم بیا امروز متولد شویم
هوا هم خوب است
آسمان هم آبی است
گفتی نه امروز شنبه است
من از شنبه ها بدم می آید
همه ی شهر شلوغ است و آدم ها در ترافیک
گفتم فردا چطور
فردا به پیش بینی هواشناسی باران می آید
من عاشق عابران بارانی ام
گفتی نه.
من باید چتر بیاورم
با چتر نمیشود متولد شد
تازه یکشنبه ها همیشه ریاضی داریم.
شورای امنیت قلب تو
بارها
"قطعنامه "محبتم را به سویت فرستادم
و تو هم هربار
در
"شورای امنیت" قلبت
آن را "وتو "می کنی...