قرارمان بود حداقل هفته ای یکبار برای هم نامه بنویسیم . نامه ها حدودا شنبه یا یکشنبه به دستم می رسیدند و من بلافاصله فردای آن روز جوابش را پست می کردم به اصفهان .جواب هایی مفصل و طول و دراز .
کم کم به تعداد دوستانم اضافه شد . یک نامه به یزد. یک نامه به بندرعباس . یک نامه به بروجن ... .
و نامه هایی هم گاه به دوستان و معلمانم مینوشتم که نزدیکم بودند و بعد مکانی با آن ها نداشتم ولی با نامه بهتر میتوانستم حرفهایم را بزنم .
ـــ ــــــ ـــــــ ـــــ
.
نامه ها خاطراتی عزیزند که هرگز از خاطر نمی روند . میتوانی نامه را به بوی عطری که محبوبت دوست دارد معطر کنی . میتوانی در بهترین کاغذها بنویسی شان و با بهترین خودکار و خودنویس حرفهایت را به تحریر در آوری .
.
میتوانی با گل و پاپیون تزیین اش کنی و به گیرنده بفهمانی که حس ات چیست و چقدر دوستش داری .
.
نامه را با خودکار های رنگی هم می شود بنویسی و در حاشیه های نامه شعرهای عاشقانه بنگاری ...
.
خطم چو زلف یار پریشان و درهم است .
منعم نکن که در شب هجران نوشته ام .
.
گله کردن هم حتی در نامه سهل تر است . گله میکنی و بغض می کنی و بعد قطره ی اشکی از چشمت می چکد روی کاغذ، و کاغذ نامه چروک می شود و جوهر خودکار پخش میگردد و ...تو جمله ات را به نشانه ی دلتنگی نا تمام میگذاری ... .
#باران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مے نــویســم نامـه را با سـلام و احتـرام
نقطـه نقطـه نقطـه چیـن ... ختـم نامـه والســــلام
#شبنم_نادری
.
پ ن : کپی متن لطفا فقط با تگ #شبنم_نادری