شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

بیا ببار و مرا خیس عطر باران کن ....

شبنم نادری(باران)

اولین حرف در این دفتر شعرم این است
که زمین منتظر باران است

حقوق تمامی مطالب این وبلاگ متعلق به
"شبنم نادری "می باشد و استفاده بدون ذکر منبع مجاز نیست.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

قاصد

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

قاصد

 

کوله پشتی و وصیت نامه اش را به من دادند تا خبر شهادت اش را به خانواده اش برسانم.

-          « آقا دنبال این آدرس می گردم. منزل آقای سبحانی...؟»

پیرمرد با تعجب اول یک  نگاه  به من و بعد نگاهی به آدرس انداخت.

-          «خونشون از اینجا رفته. دیگه نیستن.  رفتن سفر.»

-          « کی رفتن؟ کجا رفتن؟ خبر مهمی واسشون دارم.میشه آدرس جدیدشون رو بدید.»

-          « تازه رفتن.  چند شب پیش. همهشون باهم رفتن. بعد از آژیر قرمز . آدرس و بنویس .

 بهشت زهرا. مزار شهدا. قطعه ی ....»

  • شبنم نادری(باران)

داستانک

نظرات  (۱)

سلام
دوست فرهیخته من!
روزی قلمتون بیشتر باشه...
با(بی بند و باری)به روزم.
با احترام دعوتید.
دردفروشی
painstore.blog.ir
پاسخ:
سلام.ممنون از شما
حتما سر میزنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی